همه آرام گرفتند و شب از نیمه گذشت
آنچه در خواب نرفت چشم من و یاد تو بود
خوابید
بدون شب بخیر
شاید می دانست بدون او هیچ کدام از لحظاتم به خیر نیست
آغوش تو که باشد
خواب دیگر بهانه ای برای خستگی نیست
و تپش های قلبت می شود لالایی کودکانه ام
کنارم بمان …
می خواهم صبح چشمانم در نگاه تو بیدار شوند
بی خوابی شب هایم رابه چه تعبیرکنم؟
که شب آرامش نگاه تو را برایم زمزمه می کند
آرام بخواب که من بی قرارم
بیدارم تا تو آرام بخوابی
قول میدم فردا بیشتر دوست داشته باشم
شب بخیر عزیزترینم
ای کاش کنارت بودم تا زیباترین لالایی عاشقانه را برایت زمزمه کنم
و تو آسمان قلبم را با مهتاب زیبای چشمانت
نور باران کنی تا خوابت ببرد
شبت بخیر عزیزم